ღ روزهای بی قراری ღ

ღ روزهای بی قراری ღ

♣ عاشقانه های محسن و زینب ♣
ღ روزهای بی قراری ღ

ღ روزهای بی قراری ღ

♣ عاشقانه های محسن و زینب ♣

*بــــازی وبلاگــــــــی*

خوب اول بگم که خیلی خیلی ممنون از سمیرا جون و اقا بهزاد که ما رو به این بازی دعوت کردن... 

مرسی از لطفتون دوستای عزیز... 

::::::اینم از بازی::::::

............... 

1:بزرگترین ترس توی زندگی چیه؟؟؟ 

زینب..ترس نبودن محسن حتی واسه ی روز تو زندگیم  

محسن..نتونم آینده ی مورد علاقمو بسازم 

2:اگه 24 ساعت نامرئی بشی چیکار میکنی؟؟؟ 

زینب..دوست دارم تمام دقایق و ثانیه هاشو در کنار محسن باشم 

 محسن..دوست دارم 24ساعت برم پیش زینبم ببینم چیکار میکنه

٣:اگه غول چراغ جادو توانایی برآورده کردن 5 الی 12حرفت رو داشته باشه آن چیست؟ 

زینب..خوشبختی 

 محسن.. خوشبختی

4_از میان اسب پلنگ و عقاب کدام را دوست داری؟ 

زینب..اسب 

 محسن..اسب 

5_کارتون مورد علاقه کودکیت چیست؟ 

زینب..آنه شرلی 

 محسن..فوتبالیستها 

6_درپختن چه غذایی مهارت نداری؟

زینب..همه غذاها رو بلدم خیلی عالیــــــــــ

 محسن..مهارت خاصی ندارم،البته به غیر از سوسیس سیب زمینی

7_اولین واکنشت موقع عصبانیت؟

 زینب..سکوت 

 محسن..نفس عمیق کشیدن 

8_با مرغ دریا اورانیم و خسته یک جمله بسازید؟

 زینب..مرغ دریا بس که خسته بود اورانیوم دادیم به خوردش 

 محسن..مرغ دریا از جا بجایی اورانیوم خسته نمیشه 

9_دو بیت شعرکه خیلی دوست داری؟ 

زینب..بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم،همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم........... 

 محسن..همه شعرایی که خوندمو دوست داشتم 

10_اگر بخواهی با تونل زمان فقط به یک روز از زندگیت در گذشته یا آینده سفر کنی کجاست؟ 

زینب..در آینده به شب عروسی خودم با اقا محسنم 

 محسن..در آینده روزی که با زینب خانومم رفتم سفر ماه عسل 

11_چه رنگی هستی؟ 

زینب..نارنجی 

 محسن..آبی 

12_اگه قرار باشه از ایران بری کدام کشور رو انتخاب می کنی؟ 

زینب..هلند رو واسه دیدن دوست دارم ولی دوست ندارم از ایران واسه همیشه برم 

 محسن..آلمان 

 13_بهترین sms inbx گوشیت چیه؟ 

زینب..تمام پیامایی که محسنم در از اول صبح تا اخر شب بهم میده

 محسن..اس ام اس هایی که خانومم میده بهم 

14_اگه قرار باشه 3 نفراز عزیزانت رو به مهمونی دعوت کنی اون 3 نفر چه کسانی هستن؟ 

زینب..بستگی داره اگه خانوادگی باشه مادرشوهر و پدر شوهر و مادر پدر و خانواده ی خودمو...اگه مناسبتی و دوستانه باشه دوستای محسن و خودمو

 محسن..پدرم مادرم و پدر مادر خانومم 

15_اگه قرار بود یک کلمه رو از لغت نامه زندگیت حذف کنی اون چیه؟ 

زینب..دروغ،بی وفایی 

 محسن..نا امیدی 

16_کسی رو بخوای ملاقات کنی ؟ 

زینب..محسنم چون دلم بی تاب دیدنشه و آغوش گرمش

 محسن..خانومم 

17_اگه بخوای اسم دیگه ای واسه وبلاگت انتخاب کتی؟ 

زینب..همین که هست عالیه

 محسن..عاشقانه های محسن و زینب 

18_خصوصیت اخلاقی؟ 

زینب..نمیدونم دیگران باید بگن 

 محسن..رک بودن،قدرت ریسک داشتن،صبور 

19_کاشکی؟ 

زینب..کاش انقد تفاوت عقیده بین نسل ما و نسل گذشته نبود،کاش انقد تجملات وارد زندگیا نمیشد و شرایط رو واسه جوونا سخت نمیکرد و هزار تا ای کـــاش دیگه

 محسن..هنوز بچه بودم

 

* خوب اینم از بازی ما * 

*عاشقانه 25 *

در این شبهای بی قراری چیزی نمانده که با دلم در میان بگذاری
همه چیز از احساست پیداست ، در این لحظه های نفسگیر ، چیزی نمانده جز دلتنگی و انتظار
و این دل عاشق من ، همیشه بهانه میگیرد از من …
بهانه تو را ، تو را میخواهد نه دلتنگی ها را، تو را میخواهد نه به انتظارت نشستنها را!
در این شبهای بی قراری چیزی نمانده از من ، جز یک دل بهانه گیر
باز هم گرچه نیستی در کنارم ، اما در این هوای سرد ، عشق نفسهایت مرا گرم نگه داشته…
به این خیال که تو هستی ، همه چیز سر جای خودش باقیست ، تنها جای تو در کنارم خالیست، به این خیال که تو هستی شبهایم مهتابیست ، تنها درد من در این شبها ، تنهاییست !
به این خیال که تو هستی ، بی خیال همه چیز شده ام ، در حسرت دوری ات تنها و آشفته ام!
کجا بیایم که تو باشی ، کجا بروم که تو را ببینم ، کجا بنشینم که تو هم بیایی،دلم تنها به این خوش است که هر جا باشی ،همیشه در قلبم میمانی
اما تو بگو دلتنگی هایم را چه کنم؟ ، لحظه به لحظه بهانه های این دل بی تابم را چه کنم؟ تو بگو اشکهایم را چه کنم ، انتظار ، انتظار ، این انتظار سخت را چه کنم؟
فرقی ندارد برایم دیگر ، مهم این است که تو هستی ، مهم این است که همیشه و همه جا مال من هستی
اگر من در این گوشه تنها نشسته ام و به تو فکر میکنم ، تو در گوشه ای نشسته ای و در خیالت به من نگاه میکنی ، اگرمن با هر تپش از قلبم تو را یاد میکنم ، تو در آن گوشه با یادت مرا آرام میکنی
اگر من در این گوشه چشم انتظار نشسته ام ، تو در آن گوشه از شوق دیدار همه ی چوب خطهای این انتظار را پاک میکنی….  

 

زینب